بیانیه داکترحبیب منگل درباره دیدگاه هاواهداف نهضت فراگیر سیاسی

(( نهضت میهنی دموکراسی وترقی افغانستان )) درهمایش وسیع هواخواهان  نهضت  مقیم کشور های اروپایی

         رفقا و دوستان گرامی!     

    اندکی بیش از یکسال از اعلام طرح پایه گذاری نهضت فراگیر سیاسی سپری گردیده است. طی این مدت شمار زیادی از شخصیتها و گروه های سیاسی و فکری پیرامون آن طرح گرد آمدند، به آن دلبستند و به پشتیبانی از آن برخاستند.

 طرح متذکره به مثابه تفکر نوین سیاسی به فعالیت هواداران نهضت سمت و سو بخشید. برپایه مسایلی که درسند پیش کشیده شده است در گرد همآئی ها، جلسات و همایشها گروه هائی از نو اندیشان آزادیخواه مستقل و وابسته به نیروهای دموکراتیک و ترقیخواه پیشین درکشورهای گوناگون درخارجه شرکت ورزیدند و به مشاوره و مذاکره پرداختند. طرح نهضت درمطبوعات برون مرزی کشور وابسته به حلقات سیاسی و روشنفکری افغانستان، بازتاب بایسته و شایسته یافت.درجریان گفتگوهای سازنده و پویا از خطوط اساسی نهضت بعنوان یک برنامه سیاسی و اصول فکری نوین وسیعاً شناخت حاصل گردید، استنباطات جدید در رابطه به واقعنگری و واقعگرائی سیاسی آن بوجود آمد و دیدگاه های علاقمندان نهضت باهم نزدیکتر شد و ضرورت تداوم مباحثات و بررسی ها بیش از پیش محسوس گردید. همچنان نظریاتی دیگر و پرسشهائی از سوی برخی منتقدان دگر اندیش به پیش کشیده شد. ولی ازسوی هواخواهان نهضت با روحیه تساهل و برده باری، با استدلال و شکیبائی برخورد صورت گرفت و تاحدودی به اقناع ذهنی و روانی مخالفان پرداخته شد. بنابرآن، تجارب یکسال و نیم پیشین به روشنی نشان داد که طرح نهضت میهنی برخاسته از یک ضرورت سیاسی درشرایط تغییر یافته جدیداً شکل گرفته درافغانستان، جایگاه خود را درمیان بخشهای قابل ملاحظه ای از روشنفکران و روشنگران آزاد اندیش و نوگرا بویژه درحلقات سیاسی و فکری درخارج کشور احراز نمود. اینچنین ارزیابی درارتباط به پایه گذاری نهضت فراگیر سیاسی ((نهضت میهنی )) ضرورت گذار به مرحله تکاملی تری را پدید آورد. خصیصه این دوره، کار برای گسترش ایده ها، دیدگاه ها و اندیشه های نهضت به مقیاسها و عرصه های نوین درمیان بخشهای جدیدی از افراد آگاه و گروه های سیاسی و اجتماعی و حتی مردم عادی درداخل و خارج کشور میباشد که باید درتداوم فعالیتهای کنونی انجام گیرد. این وظیفه ایست که شرکت کنندگان این همایش به مثابه کادرها و فعالین پوینده و پرتلاش مسئولیت انجام آنرا بردوش بگیرند. آنان میتوانند با اتخاذ روشهای درست و درتطابق با اوضاع و شرایط، راه نیل به مدارج بالاتر مبارزه سیاسی را پیروزمندانه بپیمایند.  .

         رفقای عزیز !

     درطی مدتی پس ازارايه طرح ایجاد نهضت فراگیر سیاسی، نشست ها , گردهمآیی های درکشورهای مختلف برگزار گردیده است. درین گردهم ایی ها که دران تعداد کثیری از فعالان سیاسی مستقل ومربوط به حلقات وگرایش های سیاسی ـ فکری کشورشرکت ورزیده بودند، انديشه ها، باورها و ارزشهای مطروحه در طرح ایجاد نهضت فراگیر سیاسی مورد پشتبانی قرارگرفته است و نظرات وپيشنهاد های ارزشمندی برای غنا وتکمیل این طرح ارایه شده است , که اینک با شما دوستان عزیز در میان گذاشته میشود . 

    اما چرا نهضت واین نظریه از کدام نیاز ها نشئت کرده است ؟ این نخستین ودرواقع اساسی ترین سوالی است که در کمپاین تبادل نظرمطرح ومورد بحث قرار داشت . بنابران اولا به این مسله می پردازیم . احزاب وسازمانهای سیاسی واجتماعی , افزار مبارزه اجتماعی وسیاسی می باشد نه هدف . افزار باید از کارایی برخوردار باشند واماج مبارزه سیاسی درست وقابل دسترسی باشند . کارایی سازمان به قابلیت وقدرت تشکل وبسیج ان در امر پیش برد مبارزه سیاسی واجتماعی مربوط است . اما نام وشکل سازمان وهویت سازمانهای سیاسی را ( نهضت , حزب ویا جبهه ), را برنامه یعنی اهداف  و مشی مبارزه سیاسی  تعین مینماید.

   مبارزه و مساعی برای تامین صلح وامنیت پایدار, تحکیم حاکمیت ملی ووحدت ملی , تامین ازادی و حقوق اساسی مردم مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر , حفظ وحراست منافع ملی ومصالح علیای کشور ودرغایت امر اعمار یک افغانستان ازاد واباد , متمدن وشگوفان , پیشرفته ونیرومند , اهداف و وظایف عام ملی وانسانی , دموکراتیک ودادخواهانه ومشترکی اند که در برابر همه شخصیت های سیاسی واجتماعی , گرایش ها , حلقات وگرو های ملی –مترقی ( میهن دوست وتجددطلب ,دموکرات و ترقی خواه ) کشور قرار دارد .

تحقق این اهداف مبارزهء متحدانه ویک پارچه , پرتوان و موفقیت امیزی را می طلبد . اما بادریغ که نفاق وشقاق , پراگندگی وتشتت تشکیلاتی وبی اعتمادی در میان حلقات وگرو های جنبش ملی- مترقی , پیش برد یک چنین مبارزه گسترده وفراگیری را پیوسته وهمواره به موانع روبروساحته ومینماید . این درحالیست و تجارب نیز نشان میدهد که گروه های کوچک منزوی از مردم , جدا از هم ودر کشمکش بین هم در تشتت وپراگندگی و غرق درکلیشه ها ودگم ها , خود خواهی وایگوییزم گروپی, هیچگاه ودرهیچ جا نتوانسته ونمی تواند منشه ومحرک مبارزه موفقیت امیز شوند.
درین جاست که ضرورت پایه گذاری یک حرکت سیاسی , سازمان وتشکل سیاسی که منافع بخش وسیع مردم ولایه های اجتماعی رابیان نمایند وبدین گونه در حد ممکن بیشترین نیروهای جامعه را متحد وبسیج سازند, به میان می اید.

به عباره دیگروبطور مشخص حرف بر سر براه اندازی یک حرکت به شکل یک نهضت وجمع امد بزرگ ملی است . نهضتی که از نطر پایه اجتماعی وقومی , دیدگاها وبرنامه سیاسی دارایی خصلت فراگیر باشد وقابلیت تشکل وبسیج بخش بزرگی ازاگاهان و نخبه گان سیاسی ونماینده گان اقشارمختلف اجتماعی , اقوام وملیت ها ساکن کشور , حلقات , گرایش ها, گروها, سازمانهای سیاسی , اجتماعی وفرهنگی یعنی اکثریت جامعه و نزدیک به اتفاق مردم افغانستان را برای حل مسایل حاد کنونی و بازسازی مادی ومعنوی وترقی همه جانبه کشور واحد ومشترک و وطن باستانی ماافغانستان محبوب, دریک کانون واحد وسنگر مشترک متحد,متشکل وبسیج سازند . پایه گذاری نهضت فراگیرسیاسی که طرح ایجاد ان ریخته شده درست ازین ضرورت مبرم ملی نشئت کرده است.

     از همين جاست که نهضت ميهنی بمثابه ضرورت سياسی در شرايط تغيير يافته ای جديدا شکل گرفته در افغانستان قوام يافته و جایگاه خود را درمیان بخشهای قابل ملاحظه ای از روشنفکران و روشنگران آزاد اندیش و نوگرا بویژه درحلقات سیاسی و فکری کشور احراز نموده است و درجریان این تبارزی از مبارزه فکری، خطوط اساسی انديشه وی نهضت درگستره یک طرح ازلحاظ اندیشه و عمل، کارائی و پویائی خود را به اثبات رسانید، به پختگی بیشتر رسید و فراگیرتر شد.

     بدین سان به ملاحظه میرسد که پایه گذاری « نهضت فراگیر سیاسی بنام« نهضت میهنی دموکراسی وترقی افغانستان » یک اندیشه من دراوردی وتصادفی نه بلکه نیازی است که ازمقتضیات انکشافات و تحولات جاری در مرحله کنونی حیات سیاسی کشوروتداوم مبارزه ترقی خواهانه بر میخیزد ومطرح گردیده است .درطرح ضرورت پایه گذاری نهضت درین مورد چنین امده است :

 " اکنون زمان ان فرارسیده است تابا نتیجه گیری واقعیبینانه ازگذشته , انانیکه در راه رهایی مردم از قید وبند واسارت سیاسی وملی_ اجتماعی واقتصادی اندیشیده ومبارزه کرده اند, در اوضاع واحوال کنونی نیز در قطارسایرنیروهای تحول طلب وازادیخواه در داخل وخارج کشور به فعالیت علنی ومسالمت امیز بپردازد ..ومبارزه سیاسی پویا و پر توانی را درجهت تعمیم دموکراسی وتامین عدالت اجتماعی در افغانستان سازمان بخشند . ازین جاست که ضرورت پایه گذاری نهضتی متشکل وفراگیر, به مثابه کانونی برای سازماندهی تلاش های شخصیت ها وگروه ها ی از مبارزان میهن پرست ,ترقیخواه وعدالت پسندبه وجودمیاید" چنانچه دیده میشود, هدف ومنظوراز ایجاد نهضت فراگیر سیاسی تشکل ارگانیک انسانهای متعهد به منافع کشور ومردم ومعتقد به ارزش ها ,ارمانها واماج های مبارزه ترقی خواهانه است, نه تجمع میکانیکی افراد وعناصر تصادفی وایجاد به اصلاح ((سازمانهای سیاسی ))که برای بازی های سیاسی نوبتی کرسی نشینی و منافع محدود گروهی , قشری و شخصی ساخته میشود. این ارزش ها , ارمانها واماج ها قرار ذیل اند : دید گاه ها و اهداف نهضت میهنی خصلت ، ویژه گی ها وهویت نهضت فراگیرسیاسی یکی از مسایلی است که در مرکز شور وبحث فعالان وهواخواهان پایه گذاری نهضت قرار داشت . این اساسی ترین ودرواقع جوهر ونفس مسله می باشد .

    خانواده های فکری و سیاسی ازروی ارزش ها، ارمانها و دیدگاه، موضعگیری وپایه اجتماعی یعنی (برنامه , مشی وسیاست ها) وسرانجام اصول و شیوه مبارزه تعریف وشناحته میشود . درست همین اساسات هویت جریان های فکری وسیاسی رامشخص و تعین میکند .

"نهضت میهنی دموکراسی وترقی افغانستان " که ازدرون جنبش مردم وتداوم مبارزه ترقی خواهانه ونیازمندی های انکشافات وتحولات جاری برمیخیزد ؛ خودرا ادامه دهنده مبارزات استقلال طلبانه وازادی خواهانه، تجددگرایانه وترقی خواهانه، دموکراتیک و دادخواهانه سده پیشن میداند؛ به سنن پرافتخاراین مبارزات ارج می نهد، برای حفظ وتحکیم دست اوردهای ان مبارزه میکند و تجارب گرانبهای ا نرا می اموزد وسرمشق فعالیت خود قرارمیدهد . ولی نگاه ما به آينده است و کانون اصلی مبارزه نیزدر داخل کشورم

  "نهضت میهنی دموکراسی وترقی افغانستان" را از نام ان میتوان شناخت. این نام ارزش ها وارمانها و ,موضع گیری اجتماعی و خصلت نهضت را بیان وتعيین میکند. این نام یعنی میهندوستی، دموکراسی وترقی خواهی اساسی ترین عناصر تشخص نهضت از نظر خصلت وهویت شمرده می شود .

          میهن دوستی

    میهن ما افغانستان دولت مستقل ودارای حاکمیت، واحد، یک پارچه وغیر قابل تجزیه می باشد . مبارزه برای حفظ وحراست منافع ملی ومصالح علیای افغنستان یعنی استقلال وهویت ملی , حاکمیت ملی و وحدت ملی یک پارچه گی و تمامیت ارضی، امنیت ملی وشگوفایی، رفاه و خوشبختی هر افغان , نیرومندی و ارتقای اعتبار بین المللی کشور و تامین شرایط مساعد داخلی وبین المللی برای مامول فوق , مضمون میهندوستی واماج های اساسی مبارزه نهضت میهنی را تشکیل میدهد .   

          ازادی وبرایری

     به باور ما هدف مبارزه اجتماعی انسان است . افغانها یعنی شهروندان افغانستان , صرف نظر از وابستگی وعلایق قومی , نژادی , محلی ومنطقوی , مذهبی وجنسی , اجتماعی واقتصادی به مثابه انسانها وشهروندان ازاد و  دارای حقوق برابر انسانی در همه عرصه های زندگی اند. سعادت هر شهروند این کشوریعنی تامین وحفظ ازادی , شرف و عزت , شان وکرامت , رفاه وتامین حاکمیت او بر سرنوشت خویش و نجات او از قید وبند هرشکل ونوع اسارت وستم اعم ازاجتماعی , ملی وجنسی , ماهیت مبارزه ترقی خواهانه وجوهر برنامه سیاسی « نهضت میهنی» را احتوا میکند . نهضت به اعلامیه جهانی حقوق بشر ارج می نهد وبرای تطبیق یک سان وکامل ان درافغانستان وجهان مبارزه میکند. خوشبختی انسان به مثابه عالی ترین ارمان در محراق مبارزه نهضت ميهنی قرار دارد. افغانستان میهن باستانی ومشترک تمام ملیت ها واقوام ساکن این کشور است. اب وخاک و ثروت ها , افتخارات وعظمت افغانستان به همه اقوام, قبایل وملیت های این کشور متعلق میباشد . درین کشور هیچ قوم بر قوم دیگر برتری ندارد ونباید داشته باشد . افغانستان دولت وکشور یک پارچه و واحد است . درین کشور همه اقوام باهم برادر و برابر اند ودارای حقوق برابر شهروندی وملی هستند. مقدم شمردن منافع, عظمت وافتخارات افغانستان بر منافع قومی وگروهی , تامین ومشارکت برابر همه اقوام این کشور در حیات سیاسی واداره دولتی بر مبنای تعادل اصولی مرکزیت وخود گردانی محلی , انکشاف هماهنگ اقتصادی, اجتماعی وفرهنگی مناطق ومحلات ومبارزه برای ریشه کن ساختن همه مظاهر برتری جویی قومی و نژادی وقوم گرایی , اصول ومشی نهضت میهنی را در عرصه تامین همگرایی ملی , برابری و تحکیم وحدت ملی تشکیل میدهد. 

         مردم سالاری ودموکراسی  

     حاکمیت و قدرت سیاسی از اراده مردم ناشی میشود . این اراده در نظام مبتنی بر مردم سالاری تامین میشود ؛ به گونه که حکومت ها مشروعیت خودرا از رای مردم وانتخابات ازاد ومنصفانه اخذ می دارند وبر مبنای قوانینی فعالیت میکنند که توسط مردم وضع میگردد . دولت حقوقی وحاکمیت قانون , تامین حقوق اساسی وازادی های فردی واجتماعی , کثرت گرائی وسیتم چند حزبی وتامین بی قید وشرط ازادی های سیاسی , بیان ومطبوعات , عرفی ساختن حیات سیاسی و جدایی امور دینی از امور دولتی , تفکیک قوای سه گانه واستقلا ل واقعی قوه قضایه , عدم خشونت سیاسی وانتقال مسالمت امیز قدرت سیاسی , تامین مشارکت گسترده مردم درحیات سیاسی واموراداره دولت , وتحکیم نظارت عمومی مردم بر حکومات از پایین , اساسات وعناصرانفکاک ناپذیر نظام مبتنی بردموکراسی ومر دم سالاری میباشد .

 ((نهضت میهنی)) بر مردم سالاری وتجسم عملی ان نظام ها وحکومات دموکراتیک معتقد و به همه اشکال ديکتاتوری مخالف است. مردم سالاری و دموکراسی نیازتکامل جامعه افغانی وخواست مردم افغانستان است وبنابر ان داعیه نهضت ميهنی شمرده میشود

       ترقی وعدالت اجماعی

    عقب ماندگی عمومی و واپس گرایی معضل دیر پای جامعه افغانی میباشد . ودر حقیقت همین معضل منشه ودلیل اساسی بد بختی وهمه معضلات در جامعه میباشد. بدین جهت است که میهن دوست

سالاری به ترقی عمومی یعنی تجدد وتوسعه همه جانبه اقتصادی ـ اجتماعی وفرهنگی , رفاه وعدالت اجتماعی گره میخورد ومکمل یکدیگر اند . به گونه که تجدد وتوسعه همه جانبه اقتصادی , اجتماعی وفرهنگی کشور , پایه مادی ومعنوی ازادی , دموکراسی و عدالت راتشکیل میدهد .و انسان زمانی ازاد بوده میتواند که ازفقر وستم نجات یابد ودموکراسی زمانی ارزش میابد که با عدالت اجتماعی توام شود.  اقتصاد بازار وترقی اقتصادی , مبارزه برای تامینات و مناسبات عادلانه اجتماعی و توسعه پاید ار وسیستم مالیات مترقی و توزیع عادلانه درامد ملی , تامینات ورفاه اجتماعی ورفع نیازمندیهای اقشار کم درامد , مبارزه برای تامین حقوق اجتماعی واقتصادی زحمت کشان شهر وده , تقویت اتحادیه های صنفی وسازمانهای اجتماعی و مساعی برای ریشه کن ساختن عقب ماندگی فرهنگی از طریق تحولات و انکشاف همه جانبه فرهنگی , اصول و نکات اساسی مشی سیاسی (( نهضت میهنی )) را درعرصه ترقی عمومی تشکیل میدهد . ترقی عمومی وعدالت اجتماعی ارمان نهضت میهنی است . تحقق این اهداف تنها درصورت رشد وتکامل متوازن وهماهنگ مادی ومعنوی میسر است نه رشد لگام گیسخته که پروسه سالم انکشاف را تخریب وشیرازه زندگی انسانی را ازبین میبرد .

   ((نهضت میهنی )) یک جریان سیاسی چپ، تحول طلب و دموکرات وعدالت خواه است ؛ و خواهان دگر گونی های متداوم وپیگیری اصلاحات از بالا و مبارزه تحول طلبانه از پایین میباشد.

  مبارزه برای اعمار یک جامعه مدرن وباز، پیشرفته و عادلانه فارغ ازستم وبی عدالتی های اجتماعی و ملی که دران هر انسان وهمه از ازادی وحاکمیت برسرنوشت , حقوق فردی , رفاه وامنیت اجتماعی برخوردارباشند , فرد در خدمت جمع وجمع در خدمت فرد قرار داشته باشد , مشی عموی و ستراتیژی نهضت میهنی را تشکیل میدهد .

(( نهضت میهنی )) ارمانها واهداف برناموی خودرا به تطبیق کدام نظام خاص فلسفی وفکری مشروط نمی سازد ؛ وبرای تحقق اهداف و وظایف مرامی از مجموع تجربه ودانش پیشرو بشری بهره میجوید.

  (( نهضت میهنی )) به اصل عدم خشونت معتقد ومتعهد است وخواهان حل تضادهای اجتماعی ومعضلات سیاسی از طروق صلح امیز میباشد (( نهضت میهنی)) را عقیده بر ان است که ار مانها واهداف عادلانه فوق تنها در وجود شرایط و اوضاع مساعد نه تنها داخلی بلکه اطراف افغانستان وبین المللی تامین شده میتواند . این در حالیست که کشور ما همواره قربانی موقعیت جیوستراتیژیک وجیوپولیتیک بوده وشده است . 

        همگرایی , همکاری وهمبستگی بین المللی 

    گلوبالیزم ویک کاسه شدن اقتصاد جهانی و موج گسترده سرمایه داری در جهان و مقابله شدید و ورقابت روز افزون شرکت های فراملیتی بر سر ثروت ها وبازار های اسیای میانه وهم چنان جنوب اسیا وهند , ظهور قدرت های منطقوی اتومی دروجود پاکستان وهند و تلاش ایران برای مبدل شدن به قدرت اتومی ,موج تروریزم وبنیاد گرایی اسلامی وتمایلات تفوق طلبانه نژادی , قومی ومذهبی درمنطقه , تضاد واشتراک درمنافع کشورها وملل منطقه , اهمیت کشور مارا به مثابه ((نقطه اشتراک , تقاطع وتقابل منافع )) مانندگذشته حفظ وبیش از پیش بالا برده است . این وضعیت و حساسیت های ناشی ازان تدوین وتنظیم مشی وموضع گیری درست , معطوف به شرایط مساعد بین المللی را برای حفظ منافع ملی وپیشرفت همه جانبه کشوربه پیش میکشد ((نهضت میهنی)) را عقیده بران است که افغانستان زمانی به پیشرفت ملی واجتماعی نایل شده میتواند که با کشور های همجوار , دور ونزدیک در صلح ودوستی , همکاری و احترام متقابل زندگی کند ؛ واعتبار وسربلندی دولت افغانستان منوط به این امر است که به نورم ها وموازین قبول شده مناسبات بین المللی احترام بگذارد وانرا رعایت کند وازتمام امکانات وفرصت های مساعد بین المللی برای ترقی افغانستان وبهروزی مردم این کشور استفاده برد .((نهضت میهنی )) بیگانه ستیزی وبیگانه پرستی وافراطیت ناسیونالیستی را در مناسبات بین المللی مردود میداند . واز مشی و اصول مبتنی بر صلح ودوستی , همکاری , همگرایی وهبستگی درمناسبات بین المللی حمایت مینماید . نهضت خواهان استقرار نظم نوین وعادلانه اقتصادی جهانی درجهت رشد وانکشاف کشور های فقیر وازبین بردن فقر، ستم وتبعیض وبرتری جویی ملی و نژادی، بازسازی وارتقای نقش سازمان ملل متحد در روابط بین المللی وحل منازعات جهانی میباشد .

 نهضت مبارزه برضد تروریزم وتولید وقاچاق مواد مخدر را یک وطیفه ملی وبشری خود میشمارد واز نهضت های ملل درتعین سرنوشت مطابق به منشور ملل متحد و نهضت های اجتماعی اعم از فمینستی(زنان) ,نهضت های صلح , جوانان و محیط زیست واتحادیه های صنفی در سراسر جهان حمایت میکند .

     اصول تشکیلاتی وپایه اجتماعی نهضت فراگیر سیاسی (( نهضت میهنی ))

    ساز مان سیاسی وکانون تشکل وهمبستگی طیف وسیع نیروها وگرایش های سیاسی- فکری می باشد که بر مبنای تشکیلات واحد وعضویت انفرادی, مسولیت انفرادی ورهبری جمعی , تساوی حقوق ودسپلین یکسان دموکراسی گسترده دردرون سازمان وانتخابی بودن همه ار گانها ازبالا تاپایین , توزیع صلاحیت ها وتناوب در رهبری وپلورالیزم اندیشه ای , پذیرش موجودیت و همزیستی گرایش ها در سیاست گذاری ها, وحدت برنامه وعمل سیاسی متشکل میگردد .همین اصول , مبنای تشکل وحیات سازمانی نهضت راتشکیل میدهد

نهضت ميهنی که مفهومی وسيع تراز حزب سیاسی دارد، منافع طیف گسترده تر و فراگیراز طبقات و اقشار اجتماعی و یا نیروهای گوناگون را که هریک نماینده این یا آن طبقه ولايه های اجتماعی هستند، در نظر دارد. بنابران پایه اجتماعی نهضت را اقشار متوسط و زحمت کشان شهر وده اعم از روشن فکران, کارشناسان ومتخصصان ماموران دولتی ومدیران , معلمان واستادان , اقشار میانه حال روستایی ودهقانان , گارگران وپیشه وران , سرمایه داران وتجار ملی یا به عباره دیگر اکثریت مردم افغانستان تشکیل میدهد وبرای تامین منافع ومطالبات انان مبارزه میکند.

((نهضت ميهنی)) زنان را جزیی از شهروندان متساوی الحقوق جامعه ميداند و به اين باور است که بدون جلب مشارکت آنها در همه شئون زندگی، توسعه سياسی و اقتصادی کشور امکان پذير نيست. رفع تبعض و خشونت عليه زنان و تامين شرايط مساعد کار و خدمات بهداشتی برای زنان، حق آموزش، کار و مشارکت آنها در اداره و سياست اماج های نهضت شمرده می شود.

(( نهضت میهنی )) به تما م ملیت ها واقوام کشور متعلق است . منافع افغانستان را بالاتر از منافع قومی , نژادی ومحلی میشمارد و خواهان تامین وتحکیم وحت ملی وبرابری ملی میباشد و برضد هر نوع برتری جویی, تبعیض وتفرقه قومی ونژادی قراردارد.

         هموطنان ودوستان عزیز!

      همایش ما درست پس ازتدویر لویه جرگه عنعنوی که برای کشور قانون اساسی جدید را تصویب کرد تدویرمی گردد . ولی نخست نکاتی چند درباره اهمیت قوانین اساسی درحیات کشورها وملل . زندگی مبتنی بر قانون یعنی تعین ضوابط وروابط , نورم ها وارزش ها , حقوق ومکلفیت ها ودر مرکزان ایجاد دولت مبتنی بر قانون مدون و در شکل عالی ان مبتنی بر قوانین دموکراتیک نه فقط یک نیاز اساسی بلکه مظهرپیشرفت بشریت وملل ودست اورد اساسی نهضت ها ی ترقی خواهانه در راه گذار از زندگی غیر متمدنانه به تمدن, از انارشی به نظم وقانون , تامین ازادی , عدالت وایجاد جوامع مدنی به شمار میرود . به عباره دیگر مبارزه بخاطر قانون مدون ودموکراتیک , مبارزه به خاطر نظام های دموکراتیک ومردمی شمرده میشود که توسط بشریت پیشرو به راه انداخته شده وادامه دارد لويه جرگه قانون اساسی بسياری از معضلات اجتماعی و ملی کشور را اشکار و برجسته ساخت اما آن را حل نکرد. مساله ملی، زبانی و منطقوی، مساله قدرت، تقسيم و ساختار آن، مساله محتوی و شکل نظام سياسی به مسایل عمده رویاروی در حلسات این لویه جرگه تبديل گرديد. جای شک نیست که حل مسایل متذکره بخاطر توسعه وتعمیق دموکراسی , وحدت ویک پارچه گی وطن واحد مان افغانستان دارای اهمیت اصولی میباشد . بدین جهت است که نهضت میهنی بیش ازیک سا ل قبل درین زمینه توجه به عمل اورده است . چنانچه در طرح نهضت ميهنی در رابطه به حل عادلانه و دموکراتيک مساله قدرت و ساختار آن چنين آمده است که: " مبارزه برای استقرار نظام دموکراسی پارلمانی در شکل جمهوری مبتنی بر پلورالیزم سیاسی، سیستم چند حزبی و انتخابات آزاد، عمومی ، سری و مستقیم بر پایه نفوس" . نهضت ميهنی به اصل فوق کماکان متعهد می باشد و نظام پارلمانی را در شکل جمهوری برای افغانستان مناسب می داند. نظام دموکراسی پارلمانی بر تفکيک قوای سه گانه ، نهادهای دموکراتيک و مدنی مستقل از حکومت استوار می باشد. در سيستم پارلمانی صلاحيت های اجرائيوی بين صدراعظم و رئيس جمهور در چهارچوب قانون تقسيم می شود. در چنين سيستم، پارلمان عالی ترين ارگان قانون گذاری کشور می باشد و کابينه ( قوه اجرائيه ) بر اساس رای اعتماد اکثريت اعضای پارلمان تاسيس می گردد.

نهضت ميهنی براين عقيده است که نظام مرکزی مقتدر، کارآ و عرفی اما غير متمرکز پارلمانی با ترکيب و بافت پيچيده قومی، ملی و منطقوی افغانستان سازگار تر و پايدار تر است و موجب ايجاد تعادل قدرت در ميان ملیت ها و مناطق افغانستان می گردد. در واقعيت دموکراسی پارلمانی قدرت را در ساحه جغرافيایی کشور پخش نموده و پيشرفت و ترقی محلات با مشارکت مردم آن صورت می گيرد و اين امر در مجموع موجب پيشرفت کشور می گردد.

نهضت ميهنی براين باور است که مساله ملی بدون ترديد يکی از معضلات حساس ميهن ما را تشکيل می دهد که بر امر ساختار قدرت و موضوع سياست سايه می افگند . برخوردها و گرايش های افراطی به مساله ملی نه تنها راه به جای نمی برد، بلکه حل اين مشکل را دشوارتر می سازد. برعکس، برخورد واقع بينانه و دموکراتيک به مساله ملی ميدان افراطی گری را محدود می سازد.

افغانستان کشوری است کثيرالملله که در آن مليت ها و قوم های گوناگون اعم از پشتون، تاجک، هزاره، ازبک، ترکمن، پشه ای , نورستانی و بلوچ وچار ایماق زندگی می نمايند و افزون بر اين، اقليت قومی ـ مذهبی هندو در بخش های از کشور پراگنده اند.

   افغانستان خانه مشترک همه مليت ها و اقوام افغانستان اعم ازپشه ای , بلوچ، ترکمن،چار ایماق نورستانی، ازبک، هزاره، تاجک وپشتون، می باشد، آن ها به وفاق همگانی، تفاهم و وحدت ملی جداً نياز دارند. اما وحدت ملی نه بمثابه "حربه" برای سرکوب حق طلبی ملی بلکه بحيث مجموعه ارزش های ماورا منافع گروهی، قومی و منطقوی است , که از طريق همبستگی آگاهانه کليه مليت ها، اقوام و مناطق کشور در چارچوب مرزهای ميهن واحد و يکپارچه مان تامین شده میتواند .

وحدت اگاهانه شهروندان افغانستان بر مبنای دموکراسی، عدالت اجتماعی و تساوی حقوق ضامن اقتدار و يکپارچگی ملی، ضامن حفظ ثبات و تماميت ارضی کشور است. هر نوع تفوق و امتياز طلبی و زورگويی قومی و منطقوی از جانب هرمليتی، قومی و منطقه یی که باشد يکپارچگی و تماميت ارضی کشور را به مخاطره می اندازد و زمينه را برای دست اندازی های بيگانگان در امور داخلی ميهن ما فراهم می سازد و کشور را به سوی فاجعه و افتراق جغرافيایی می راند.

  نهضت میهنی که راه خودرا به سوی مردم افغانستان در همسویی وهمگرایی به منافع انان میگشاید , خود فارغ از گرایش های ملیگرا ومحلیگرا بوده , ونگرش وبرخورد واقعبینانه واصولی نسبت به حل مسله ملی در افغانستان دارد . در رابطه به مساله ملی در طرح نهضت ميهنی چنين می خوانيم که:

ـ مبارزه بخاطرحل دموکراتیک مساله ملی و مسئله زبان درکشور.

ـ مبارزه برضد هر گونه ساختار سیاسی مبتی بر استبداد و ارتجاع ،برتری جوئی های نژادی، قومی ، ملی ، محلی ، زبانی، مذهبی و گروهی.

ـ مخالفت در برابر تبلیغات و تحریکات تبعیض آمیزو انجام عمل تبعیضی، نفرت و خصومت قومی، ملی و مذهبی.

ـ جانبداری از چنان حکومت مرکزی که متعهد به تامین تساوی حقوق تمام ملیتهای ساکن کشوردر تمام عرصه ها اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی و مذهبی بر مبنای اصول دموکراسی بخاطر تحکیم وحدت ملی مردم افغانستان باشد.

ـ پشتیبانی از تجدیدنظربر سیستم، شکل و شیوه های اداره و تشکیلات اداری ـ دولتی بر اساس اصول دموکراتیک
ـ مبارزه در راه ایجاد شورا های انتخابی و دموکراتیک محلی.

         رفقا ودوستان عزیز   !

    وضع کنونی درافغانستان بیانگر این حقیقت است که میان ادعاهای مبنی بر ایجاد نظام استوار بر دموکراسی وعدالت اجتماعی تا واقعیتهای عینی، فاصله زیادی وجود دارد. رعایت حقوق بشری، تحقق حقوق شهروندی و ملی مردم و برابری حقوقی زنان با مردان و نجات کودکان وجوانان از تباهی و گمراهی، به رویا بیشتر شباهت دارد. اشتیاق اولی برای سخنرانیها بخاطر ازمیان برداشتن تبعیض، تأمین وفاق ملی و تشکیل دولتی مبتنی برمشارکت یکسان نمایندگان

واقعی ملیتها و اقوام گوناگون درآن، درسطوح مرکزی و محلی، نه تنها به سستی و بی میلی گرائیده است. بلکه برپایه برخی از مواد قانون اساسی جدید شیوه کهن اداره محلی باردیگر احیا گردیده است

(( نهضت میهنی )) به مثابه یک جریان مستقل سیاسی درحالیکه از سقوط نظام طالبان و مساعی ملی وبین المللی در راستای تامین صلح وثبات پایدار بازسازی و عادی ساختن اوضاع کشور حمایت میکند ؛ خاطرنشان میسازد که راه حل مسایل کنونی و دورنمای صلح دایمی وثبات پایدار در کشورتنها در صورت اقدامات عملی وگسترده درجهت تامین ازادی و دموکراسی , تحکیم وحدت ملی وعدالت اجتماعی ومشارکت گسترده نیرو های تجددگرا , دموکراتیک وترقی خواه درصحنه سیاسی کشور به واقعیت مبدل شده میتواند .

         رفقای محترم !

     با برسی از کار وفعالیت خستگی ناپذیر در طی فاصله زمانی پس از اعلام طرح پایه گذاری نهضت وحمایت گسترده کتله وسیع هموطنان وفعالان سیاسی, گرایش ها وگروه های سیاسی وفکری از ان که همایش کنونی مظهر ان است ,میتوان درباره گذار از اندیشه نهضت به تشکل نهضت باهم مشوره کنیم . این در حالیست که جوشش وانسجام فکری وروانی؛تفاهم وهمکاری وهمسویی وهم اهنگی درین زمینه وجود دارد؛ و کتله وسیع از ترقی خواهان در داخل وخارج کشور پایه گذاری چنین نهضتی را انتظار می برند.

 اماباید تصریح کرد که تاسیس نهضت از صلاحیت یک مرجع عالی وبا اعتبار یعنی کنگره موسس ان می باشد, که ارزو است دریک فرصت مساعد بر اساس تصمیم دسته جمعی طرفداران وهواه خواهان نهضت در کابل پای تخت کشور محبوب ما افغانستان دایر گردد

.با ارزومندی بحث های سازنده وموفقیت همایش کنونی . ازتوجه شما سپاس گذار ومتشکرم .

از سايت (  ماهنامه مشعل))


بالا

بعدی * بازگشت * قبلی